درکی از سبک کلاسیک
اگر یک طراحی را سبک کلاسیک بنامیم ما به درک دوگانه ای از این موضوع می رسیم: شناخت عرفان کیفی درک متعارف آنها از سبک کلاسیک به معنای چیزی است که کامل است و بالاترین محصول فرهنگی است. اجرای پریکس، سیاستمدار یونانی در قرن پنجم قبل از میلاد که به عصر طلایی یونان معروف است. تجلی دیرینه فرهنگ کهن در باب ارزش ها و فناوری، با کیفیت هنر و نقطه عطفی در اندیشه عصر خود به شمار می رود. به همین ترتیب، کلیسای جامع گوتیک قرن سیزدهمی اروپا، نتیجه کامل قرون وسطی نیز سبک کلاسیک است (در گذشته معماری گوتیک نادیده گرفته می شد). درک کیفی سبک کلاسیک مورد استفاده در همه هنرها به فرهنگ، هنر، شعر دلالت دارد که به ویژگی های خاصی مانند اعتدال، احتیاط، هماهنگی و تعادل بین اجزا معروف است. کتاب زبان معماری کلاسیک به بحث هایی اشاره دارد که هدف آن هاست یافتن عناصر آشکاری که این اصول را در بر می گیرد. برخی از دانش آموزان قوانینی را که برای دستیابی به اعتدال، هماهنگی و تعادل بین اجزاء و همچنین هر آنچه در مورد سبک کلاسیک یونانی پنهان بود، نشان دادند. سبک کلاسیک: اگر آن چیزی را برای سبک کلاسیک خواندن بپذیریم، معنای آن باید متکی بر هر دو درک از کلمه باشد، در این صورت ممکن است بررسی و طبقه بندی کار آسان تر باشد. هراین برای چنین مرزبندی ها ارزش قائل است، زیرا بدون آنها نمی توان بحث های زیبایی شناختی و انتقادی را که لازمه فرآیند تکامل است، مورد بحث قرار داد. هنر گوتیک یک سبک کلاسیک نیست، بنا به تعریف یک درک کیفی از سبک کلاسیک است. چون حیا و اعتدال را نشان نمی دهد. به گفته Tatarquiks، دوره هایی که با درک دوگانه از سبک کلاسیک همراه هستند، اینها شامل رم در زمان سلطنت آگوستوس، فرانسه در زمان سلطنت چارلز مانی و فلورانس در زمان سلطنت مدیچی ها می شود. واضح است که معماری قرن بیستم به هیچ وجه یک سبک کلاسیک نیست. اگر بتوانیم بگوییم که هنرهای مهندسی هوافضا و طراحی کامپیوتر از نوعی تعبیر اساسی از سبک کلاسیک استفاده کرده اند. فرهنگ معاصر فضاپیماها و رایانه ها را ایجاد کرده است آنها نقطه اوج ارزش ها و فناوری معاصر هستند و برتری دستاورد بشر را در این زمینه ثابت کرده است. با این حال، نمی توان در مورد لایه دوم معنای سبک کلاسیک صحبت کرد. اعتدال در سفرهای فضایی نیز جایی ندارد، زیرا آنچه که فضاپیما به جا گذاشته برای زندگی انسان مفید نیست. تاریخچه سبک کلاسیک: مطالعه تاریخ فرد را قادر میسازد تا درباره ارزشهای نسبی کار قضاوت دقیقی داشته باشد، قضاوت صحیحی داشته باشد و درسهایی بیاموزد که ممکن است در خلاقیت فردی مفید باشید، یاد بگیرید. در نهایت این رفتار خاص فردی است که حرف آخر را دیکته می کند و به او اجازه می دهد تا با نگاه به هدف اصالت در بافت فرهنگی خود خلاق باشد. در اوایل دهه 1980، یکی از قضاوت های فردی به وضوح این بود چه باید اوج بیان دوران باشد. معمارانی مانند فیلیپ جانسون تقلید را انتخاب کردند و منتقدانی مانند هلن سیرینگ و چارلز جنکس بعداً درک شخصی خود از سبک کلاسیک را نهادینه کردند. هیچ یک از آنها به معنای اساسی سبک کلاسیک نمی پردازند، آنها به آن اشاره ای نکردند، همانطور که در قرن نوزدهم به خوبی فهمیده شد. الیوت از شعر صحبت می کند و ما از معماری. البته هر دوی اینها کنش های شاعرانه است. حس تاریخ باعث می شود معمار بیشتر از جایگاه خود در زمان معاصر آگاه شود. تاریخ و تاریخ گرایی دو مسیر خلاقیت هستند از منظر استعاری می توان آنها را مسیرهای باریکی بر روی صخره ای با شیب تند دانست که کاوشگران مختلف را به قلمروهای جدید و کشف نشده هدایت می کند. یک طراح بی توجه و هیجان زده که ممکن است تصورات بهشتی خیالی را در ذهن خود داشته باشد، احتمالاً از مسیر درست منحرف می شود، از صخره ها سقوط می کند و هرگز به هدف نمی رسد. باید راه درست و هدفمند انتخاب شود. مجموعه پایان کار با بیش از یک دهه سابقه توسط جمعی از مهندسین و فارغ التحصیلان دانشگاه های تهران و امیرکبیر در زمینه طراحی و اجرای ساختمان خدمات خود را در اختیار عموم هم میهنان گرامی قرار می دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید.